عشق گمشده
نوشته شده توسط : naz nazi

 


 

هزاران روز بی شکل در بن بست تاریک قلب خود

 

 

چمباتمه زده بودم و انتظار کسی را می کشیدم که بیاید

 

 

وجایگزین او شود ونجاتم دهد.

 

 

ذهن ام پر از تصویر سوار جادویی اسب سفید قصه ها بود

 

 

و شاهزاده ای خواب نما شده که دنبال نیمه ی

 

 

خود از قصه ای به قصه ی دیگر می رفت.

 

 

درد همدمم بود و

 

 

هق هق فرو خورده ام موسیقی متن لحظه هایم.

 

 

چشم هایم از شدت گریه سفید شد اما ناجی رویاها نرسید.

 

 

انگار باید کور می شدم تا با احساسم ببینم و بفهمم

 

 

که دیوار آهنین سرنوشت خودم بودم و هستم...


 

 

چرا تنهام گذاشتی؟

چرا بی من رفتی؟




:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: